به نام خدا

 

ایدئولوژی شناختی فلسفی سیستم حرکت ؛ ( قسمت اوّل )

رسالت گرایی فردی .

موجودیت هر ذی وجودی از جمله انسان در نوعیت و کلیت خود اسرار آمیز و شگفت انگیز است و این شگفت انگیزی بینهایت، زمانی تجلی خواهد داشت که قطره ای از این اقیانوس پهناور شناخته شود و این درجۀ شناخت در گذر لحظه ها عمیق و عمیقتر میگردد،اگر به درستی در مسیر حرکت به مصداق واقعی کلمه قدم نهاده شود،در غیر اینصورت گرفتار ی در پهنۀ توهمات و بیماریهایی چون اسکیزوفرنیا اجتناب ناپذیر خواهد بود.

اثر انگشت هر فردی منحصر به فرد است ......اما با کمی دقت میتوان این قانون کیفی وجود انسان را نه تنها در اثر انگشت بلکه در ذره ذرۀ موجودیت بیابیم و اگر چنین نگرشی را به کلیت وجودی هر ذی وجودی از جمله انسان تعمیم دهیم و مهم تر اینکه آنرا در عمل حتی به صورت اندک تجربه نماییم چه پیامی میتواند این مفهوم شناختی،فلسفی بر ما داشته باشد؟این کلیت وجودی هر لحظه در حال تغییر و تحول است و حرکت درونی (جوهریۀ) آن هر لحظه در حال تجربه ای دیگر. بودنها و شدنهای بینهایتی در این چرخۀ لایتناهی سبب میشود. از یک سو این حرکت در وجود آدمی و بدون ارادۀ او در جریان است و از طرفی دیگر حرکتهای اختیاری ( با تکیه بر پایه های مفاهیم شناختی و هم نا آگاهانۀ فردی) نیز  میتواند تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم و خاص خود را داشته باشد و در جهت گیری و نتایج بدست آمدۀ آن قدمی به نسبت خود بردارد.

در فیزیک نظری سالهاست که دیگر ماده وجود ندارد بلکه ماده همان انرژیست که به شکل متراکم درآمده است.هر انرژی نیز مراتب وجودی خاص خود را دارد و این مراتب همچنان در حرکت و تکامل است و از حالتی به حالت دیگر در می آید و این حرکت در ذات خود مفهومی نیست جز رشد و تکامل و طبیعتا هر ذی وجودی از جمله انسان نیز تحت سیطرۀ این قانون و حکمت متعالی و زیبا و با درایت هستی است که هر لحظه در تغییر است. منحصر به فرد است و این حرکت و تحول در در درونش جاریست.مراتب وجودی در کلیت وجودی انسان نیز اعم از جسم،ذهن و روان که برآیندی از عملکرد ذهن میباشد از همین قانون تبعیت میکند و بدین ترتیب چنانچه فردی در مسیر شناخت خویشتن قدم گذارد،ابتدا باید موقعیتش را در شکل کلی آن و در لحظۀ اکنون مورد برسی قرار داده ( که دانش خاص خود را میطلبد) و با توجه به آن شرایط بایستی که مسیر حرکت مشخص گشته و از آنجا که هر فردی با توجه به موقعیتهای منحصر به فرد،مسیر منحصر به فرد و متفاوتی دارد،باید که مورد ارزیابیهای دقیق  شناختی به مصداق واقعی کلمه قرار گیرد که در غیر اینصورت، یا به بن بست خواهد رسید و یا به شناخت چند گانه و وهم آلود.

یک مسیر درست و منطقی در راستای شناخت و جهت ارتقاء،مسیری است که از جزء به کل و یا از سطح به عمق در حرکت باشد، که برعکس آن قابل تردید است. کیفیت وجودی انسان نیز از سطح به عمق قابل تامل و شناخت میتواند قرار گیرد.جسم به عنوان کیفیتی سطحی از موجودیت انسان، و ذهن و روان با موقعیتهای شگفت انگیزش به عنوان لایه های عمیق میتواند مورد بررسی و تامل قرار گیرد.هر کدام از این کیفیات در نوعیت خود از لایه های سطحی ،میانی و عمیق برخوردارند که در صورت تجربه و مکاشفت  از کیفیات ساختاری هر کدام از این لایه ها شاید که تنها بخشی محدود ( نه الزاما کل ماهیت) از موجودیت و نظام وجودی انسانی بتواند که در برابر دیدگان بشری قرار گیرد.

بدن انسان نزدیکترین،محسوس ترین و ملموس ترین بخش از موجودیت او نسبت به خودش میباشد،که اگر شناخته نشود چگونه میتوان انتظار داشت که لایه های میانی و عمیق شناخته گردد؟بسیار بعید و دور از دسترس مینماید...! پیچید گیهای خاص وجودی خود را دارد،بخشی از آن که به شکل کتابتی در دسترس همگان قرار دارد،شناختی عمومی و سطحی را شامل میگردد ( با تمامی شگفتیهای آن) و درک عمیق آن نیاز به تجربۀ شهودی فرد در ابعاد فیزیکی را ابتداعا و الزاما میطلبد که مفهوم حرکت اساس آنرا تشکیل میدهد.

بنابر این میتوان گفت که پایه های فلسفی ارتقاء بر محوریت حرکت (تغییر و تحول) و پایه های شناختی آن بر محوریت تجربه گرایی شخصی و فردی است ( تجربۀ حقیقی هر فرد از رسالت و مراتب وجودی خود).

اکنون شاید بتوان این دو محور را با رویکردی متفاوت بررسی کرد.

الف) محوریت حرکت زیر بنای اندیشه های فلسفی مسیر ارتقاء .

ب) محوریت معرفت و تجربه گرایی فردی بر پایۀ رسالت زیر بنای اندیشه های شناختی ارتقاء .

تشریح اجمالی بر این دو محور ساختاری :

الف)  مفهوم حرکت:

در معنا و مفهوم فلسفی،شناختی حرکت عبارت است از تغییر و تحول.در حقیقت جوششی است در جوهرۀ هر ذی وجودی که تغییرات آن پیوسته و لایتناهی بوده و علت العلل بودنها و شدنهاست.درک این مفهوم که هر لحظه جریان حرکت کلیت وجودیمان را پیموده و کیفیتی بسیار متفاوت را به وجود می آورد که بی نهایتی این جریان مفهومی ذاتی و جبری است،بسیار شگفت انگیز مینماید.چنین تغییرات گستردۀ ساختاری الزاما به سمت رشد است و تعالی، و هر ذی وجودی به نسبت ظرفیتهای وجودی خود هر لحظه تعالی دیگری را تجربه می کند که برآیندی است از مفهوم حرکت.

هراکلیوس معتقد بود : دو بار در یک رودخانه نمیتوان قدم نهاد...!این جملۀ کوتاه نشان دهندۀ درک قدرتمند وی از مفهوم حرکت است،چرا که در قدم دوم نه رودخانه همان رودخانه است و نه آن موجودی که قدم نهاده همان موجود است و تمامی کیفیات وجودی تغییر کرده و کیفیات متفاوتی را تجربه میکنند و خواهند کرد و تمامی ساختارها ( چه ماهیتی و چه وجودی) بافتی متفاوت در موقعیت لازمانی به خود میگیرند که تا بینهایت این مفهوم ادامه دارد.شاید ماهیت عرضی یک جوهر وجودی از بین رود و قدر مسلم که اینچنین است اما جریان حرکت در همان مفهوم به ظاهر متوقف شده به لحاظ ماهیتی، ادامه دارد،چرا که وجود آن قائم بالذات بوده و مفهوم تغییر و تحول را هر لحظه تجربه میکند و شاید در قالب ماهیتی متفاوت و عرضی، اما به گونه ای دیگر. این مفهوم در کل کائنات وجود دارد و آنها نیز طبق قوانین جبریۀ خود حالات و زندگیهای متفاوتی را به خود میگیرند و هر لحظه تحولی دیگر را تجربه مینمایند.

گرچه این تغییر ماهیت و درک چگونگی این تغییرات و نظام حاکم بر آن از اسرار هستی است و بشر خاکی ظرفیت و توانایی درک و تجربۀ کیفی و کمی آنرا ندارد، اما ظاهرا بعضی از بزرگان فلسفه و عرفان  در موقعیت جبر گونه ای قرار داشتند و دارند که تعاریفی آغشته به وهم بر کیفیت این جریانات لایتناهی در هستی آورده اند و البته که در حد ظرفیت،کاسۀ فهم و نگرش و جهان بینی شخصی بوده و چه بسا که از حقیقت موجود ناشناخته و اسرار آمیز بسیار متفاوت.

شاید بتوان گفت بشر چاره ای جز سکوت و سپاسگذاری از خداوند در برابر کیهان و مفهوم هستی نمی تواند داشته باشد که در غیر اینصورت می توان گفت قربانی تخیلات و توهمات ذهنی گردیدن امریست اجتناب ناپذیر.

همانطور که اشاره شد ماده مفهومی غیر از انرژی متراکم شده ندارد و این انرژی نه بوجود آمده و نه از بین میرود بلکه از حالتی(ماهیتی) به حالت دیگر ( ماهیتی) دیگر در می آید. هر ذی وجودی مراتب وجودی و جایگاه ماهیتی خاص خود را دارد و آنچه ذاتی این مراتب است همان حرکت است که در اثر آن ارتقاء ( وجودی،ماهیتی) نیز محقق می گردد.همانطور که گفته شد این نوع حرکت،ذاتی کل هستی بوده و درک عینی آن برای بشر دشوار است و نامحتمل.بسیاری از فلاسفه حرکت را سنتز عدم و وجود می دانند....در حالیکه نیستی در ذات خود موجود است که به آن نیستی اطلاق میگردد، بنابر این آن اصلی که در کنار وجود موجبات حرکت را پدید می آورد سکون است و نه عدم که این دو از هم بسیار متفاوتند.

بنابر این می توان گفت فعل و انفعالات فیمابین وجود و سکون جوششی تحت عنوان حرکت را متبلور می سازد که کیفیت این سنتز که جز حرکت نیست و ذاتی هر ذی وجودی میباشد.در مقابل این حرکت درونی (جوهریه به قول صدرلالمتالهین) یک مفهوم حرکتی دیگر که اختیاری و عرضی است نیز وجود دارد که آن هم به گو نه ای دیگر می تواند قلمرو موجودیت انسانی را متاثر از خود ساخته و آنرا ارتقاء دهد. آیا ارتباطی بین این دو مفهوم حرکتی(ذاتی و عرضی) می توان قائل بود؟اگر چنین ارتباطی موجود باشد، شاید هماهنگی بین این دو نوع حرکت مصداق این ارتباط باشد که ایجاد این هماهنگی از طرف بشر توانمندیهای خاص و بسیار عمیق را میطلبد. در حرکت اختیاری وجود دانش حرکت مقدم بر ایجاد حرکت و لازمۀ آن است و در چنین صورتی میتواند هماهنگی بین حرکت جوهریه و اختیاریه پدیدار شده و مفهوم ارتقاء عینیت یابد و چه بسا که بتوان در اینصورت از سرعت گذشت زمان منفی(سرعت روند تحلیل و فرسایش در موجودیت انسانی) تا حدی کاست و در غیر اینصورت این دو حرکت در راستا و هماهنگی هم قرار نگرفته و نتیجتا تشدید حرکت فرسایشی را به همراه خواهد داشت(جسمی ،روانی).

هر حرکت ارادی،اختیاری الزاما تاثیرات خود را دارد ، بنا بر این جهت ارتقاء موقعیتهای وجودی، موجود بودن دانش حرکت به نسبت یک موضوع خاص نیز اجتناب ناپذیر است و انسان چنانچه قصد بهبود و ارتقاء کیفب در موجودیتش را داشته باشد به تمهید مقدمه ای نیاز دارد که در دو موضوع میتوان آنرا خلاصه کرد.

یک: شناخت نسبی از خود با محوریت معرفت و تجربه گرایی شخصی که به آن خواهیم پرداخت.

دو: شناخت و فعلیت حقیقی دانش حرکت،متعلق به قالب وجودی و قرار دادن آن در راستا و هماهنگی با حرکت درونی .لذا میتوان گفت بشر در مسیر زیستن به دانشی نیازمند است که بتواند حرکات اختیاری و عرضی خود را در هماهنگی با هم قرار دهد و در این صورت است که ملودی وجود با تمامی تعلقاتش ریتم خود را از دست نداده و مسیری در خور شان خود را می پیماید و این امر میسر نیست مگر با شناختی دقیق و ظریف از موجودیت و توابع راهبردی صرف خود،بگونه ای که آنرا متاثر مثبت از این کیفیت حرکتی ساخته و تکامل دهد و در غیر این صورت نتیجه ای جز فساد،اضمحلال و فرسایش زود رس را تجربه نخواهد کرد.

بنابر این لازمۀ ایجاد حرکت (ارتقاء،تغییر و تحول) در ابتدا جستجوی دانش آن است که در غیر اینصورت حرکت نتیجه ای تحلیلی از خود نشان خواهد داد که در این صورت این مفهوم سه پیام مهم برایمان خواهد داشت:

اول: عدم شناخت عمیق و دقیق از موجودیت.

دوم: عدم تجربۀ دانش حقیقی حرکت.

سوم: عدم هماهنگی بین این دو هنر و مفهوم متعالی( دانش حرکت  اختیاری وذاتی).بنابر این تمامی این الزامات جهت رشد،تعالی و سلامت موجودیت انسان است و بس و عدم آن مفهومی جز عدم تعادل ،فرسودگی زودرس و تحلیل نتیجه ای نخواهد داشت و نتیجتا اگر در آنچه آنرا حرکت تعبیر میکنیم،تغییر و تحول ارزشمند و عمیق رخ ندهد به معنی تداخل منفی در مسیر حرکت بوده و قابل تردید است، که این مفهوم دقت فوق العاده ای را می طلبد و ضمن اینکه زیر بنای فلسفۀ ارتقاء را تشکیل میدهد، کاربردی و همگانی است، به شرط یک کنکاش خردمندانه.

ب) مفاهیم شناختی :

گویی مفهوم شناخت و معرفت نیز همانند بسیاری از موضوعات دستخوش واژه پردازیهای ثقیل،انتزاعی و بسیار پیچیده گشته که درک آن انحصارا خواص را میطلبد و عوام را بر این حیطه راهی نیست...!اگر جریان هستی (بخشی از آن که در موجودیت انسان نهفته است و بشر قدرت درک آنرا تا اندازه ای دارد) در اوج سادگی،نرمش و شفافیت جلوه های خود را نمایان میسازد،چگونه میتواند شناخت آن تا این حد بغرنج و سخت بنماید؟کلام زیبای سعدی شاید که بتواند پیامی رسا در این زمینه باشد:

حقیقت سرایی است آراسته              هوی و هوس گرد برخاسته

نبینی که هر جا که برخاست گرد      نبیند نظر گرچه بیناست مرد

تو را تا دهن باشد از حرص باز       نیاید به گوش دل از غیب راز

ظاهراّ آنچه هست بسیار شفاف و گویا در دسترس همگان است و بدور از فلسفه بافیهای عارف مآبانه...!

لطفاً ادامۀ مقاله را در قسمت دوّم مطالعه فرمایید . ( با تشکّر )

 

 

پیام ماه

سلامتی تاجی است زرّین بر سر افراد سالم ، که تنها بیماران قادر به دیدن آن هستند ( بقراط حکیم )

اصول آموزش حرکت ، ارتقاء

اصول آموزش سیستم حرکت ، ارتقاء بر پایه های حرکت ، تغذیه و ایدئولوژی فردی قرار گرفته و اهداف آن ارتقاء سطوح سلامت ، توانمندی و کارایی انسانی با رویکرد غیر طبّی و غیر دارویی است .

آثار تحت انتشار

به زودی شاهد انتشار مجموعه آثار سیستم حرکت ارتقاء خواهیم بود ، که به تدریج در این بخش بارگذاری و معرّفی خواهد شد

کلیک کنید

//